در یکی از تشرفات نقل می شود، که آقای خوش نویس، روز جمعه ای در مسجد سهله مشغول، دعا برای ظهور و فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند، ایشان می گویند: یک وقت متوجه شدم سیدی وارد شد و فرمود: من زندگی وخرجی تو را تامین می کنم، و شما هر روز زیارت عاشورا را از طرف من بخوان، بعد آقا یک دسته پول داده و رفتند، زبان من قفل شده بود، همین که آقا رفت، دویدم بیرون از حجره دیدم نیستند و متوجه شدم حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند.
------------
پل های ارتباطی :
/[ Ссылка ]
[ Ссылка ]
َ[ Ссылка ]
[ Ссылка ]
Ещё видео!