سالهای ابری رمانی اثر علیاشرف درویشیان نویسنده معاصر کرد ایران است. «سالهای ابری» رمانِ چهار جلدی در سبک رئالیست اجتماعی است. داستان آن بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ روایت میشود.نخستین چاپ این اثر سالِ ۱۳۷۰ در نشر اسپرک منتشر شدهاست. چاپهای بعدی این اثر را نشر چشمه منتشر کردهاست. سزدهمین چاپ اثر سال ۱۳۹۹ منتشر شدهاست. رمان سالهای ابری بارها موضوع پژوهشهای دانشگاهی بودهاست
رمان سالهای ابری اثری درخشان از علی اشرف درویشیان است که در دو جلد به چاپ رسیده است. قهرمان داستان شریف کودکی است که در خانوادهٔ فقیر، سنتی زندگی میکند و داستان تا حدود چهل سالگی اش را روایت میکند.شریف فرزند نخست است و رمان از لحظه تولد فرزند سوم توس او روایت میشود. .
درونمایه رمان سال های ابری سیاسی است با نگاه ریزبینامه نویسنده به اوضاع اجتماعی ایران.داستان کتاب بسیار به داستان تجربی زندگی نویسنده نزدیک است و همین دلیل به اصالت واقعگرایی رمان اضافه میکند. در رمان با گذار به دوره ای جدید از داستان و افزایش سن راوی،زبان راوی نیز تغییر میکند به علاوه کاربرد زیاد و دلنشین ضرب المثل ها در این داستان از خصیصه های مهم زبان این اثر است.
فضای رمان سالهای ابری همچون دیگر آثار درویشیان فضای بسیار واقعی و ملموس است .یکی از فصل های کتاب به نام نمیگذرد فصلی است که قهرمان داستان درون زندان سیاسی زندانی شده است این فصل بسیار تاثیرگذار و غمگین است و به معنای واقعی "نمیگذرد"
علی اشرف درویشیان داستان نویس و پژوهشگر عضو کانون نویسندگان ایران بود. درویشیان برخی از نوشته هایش را پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نام مستعار لطیف تلخستانی منتشر می کرد.
علی اشرف درویشان نویسنده، داستان نویس، پژوهشگر سوسیالیست و عضو کانون نویسندگان ایران بود. او که گاهی با نام مستعار «لطیف تلخستانی» هم مینوشت در ایران به سبب کتابها و آثار واقعگرایانه و جامعهشناسانه شناخته میشود. علی اشرف درویشیان را میتوان یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران دانست.
علی اشرف درویشیان داستان نویس ایرانی در سوم شهریور سال 1320 در خانوادهای کرد در کرمانشاه به دنیا آمد. زمانی که تنها دوازده سال داشت به کارگری مشغول شد. او تحصیلات ابتدایی خود را در کرمانشاه گذراند و بعد از اتمام دورهی دبیرستان به روستاهای اطراف کرمانشاه رفت و در آنجا به تدریس پرداخت. علی اشرف درویشیان در سال 1345 به تهران آمد و در رشتهی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاع تهران مشغول به تحصیل شد. او در مقطع کارشناسی ارشد رشتهی خود را تغییر داد و در رشتهی روانشناسی تربیتی تحصیلات خود را تکمیل کرد. در اواخر سال 1352 بود که او علاوه بر کار در دانشسرای عالی تهران با شهناز دارابیان آشنا شد. این آشنایی به ازدواج ختم شد.
یکی دیگر از مهمترین ملاقاتهای درویشیان هم در تهران با نویسندگان بزرگی مانند جلال آل احمد، سیمین دانشور و امیرحسین عالم پور بود. بعد از این دیدار بود که علی اشرف درویشیان به نویسندگی علاقهمند شد و متوجه شد دوست دارد در حوزهی داستانکوتاه و رمان فعالیت کند.
سبک نوشتار علی اشرف درویشیان
علی اشرف درویشیان در نویسندگی بسیار توانمند است. او در داستانهایش به مردم فقیر و فرودست میپردازد و داستان رنج و سختیهای آنان را روایت میکند. او در داستانهایش گاهی زندگی خودش را نیز تعریف میکند به ویژه زمانی که در روستاهای کرمانشاه مشغول تدریس بوده و خاطراتی را که از مردم و دانشآموزان داشته است روایت میکند.
یکی از آثار شایانی که علی اشرف درویشیان انجام داده است نوشتن فرهنگنامهها و ترجمههایی به زبان کردی است. اما او به دلیل محدودیتهایی که در آن زمان وجود داشت از ادامهی این راه بازماند و نتواست راهش را ادامه دهد. یکی از کتابهای ترجمه شده توسط این نویسنده کتاب داستانهای کوتاه از نویسندگان معاصر کُرد است.
علی اشرف درویشیان از طرفداران سرسخت صمد بهرنگی بود، او اولین بار بهرنگی را در خانه جلال آل احمد و سیمین دانشور دیده بود و بعد از مرگ صمد بهرنگی در سال 1347 کوشید تا راه او را ادامه دهد. او کتابی هم برای یادبود صمد بهرنگی نوشته است. نام این کتاب یادمان صمد است که توسط نشر موغام منتشر شده است.
علی اشرف درویشیان در نویسندگی به جز صمد بهرنگی، تحت تاثیر نویسندگان بزرگ دیگری مانند بزرگ علوی، صادق هدایت، محمود دولت آبادی، ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر نیز بود. او در نوشتههایش سعی میکرد قلم خودش را با نگاهی به آثار و تکنیک های نویسندگی این بزرگان روی کاغذ بیاورد.
علی اشرف درویشیان یکی از اعضای موفق کانون نویسندگان ایران بود و برای مدتی هم عضو هیئت دبیران این کانون بود. او یکی از نویسدگانی بود که در به بازگشایی دوبارهی کانون نویسندگان ایران در سال 1373 کمک شایانی کرد.
علی اشرف درویشیان در چهارم آبان ماه سال 1396 بعد از گذراندن دورهی بیماری بر اثر سکتهی مغزی درگذشت. علی اشرف درویشیان دربارهی علت بیماری خود گفته بود: «بیست و چهار ساعت قبل از بیماری صحنه اعدام کردهای عراق را دیدم که این جور شدم. اعدامهایی که به دستور صدام حسین بود
Ещё видео!