شرح غزل حافظ با مطلع "دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند" توسط دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
اجرا: دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی
خواننده: ایرج بسطامی
Doosh didam ke mala'ek dare meikhane zadand / gele adam besereshtand o be peimane zadand
Dr. Gholam Hossein Ebrahimi Dinani
Dr. Ismail Mansouri Larijani
Iraj Bastami
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
ابیات خواندهشده توسط ایرج بسطامی:
سرم خوش است و به بانگ بلند میگویم
که من نسیم حیات از پیاله میجویم
شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست
کشید در خم چوگان خویش چون گویم
Ещё видео!