Please support me on Patreon: [ Ссылка ]
Donation to support my channel: [ Ссылка ]
Poem: Another Birth تولدی دیگر
Poet: Forough Farrokhzad فروغ فرخزاد
Read by Pershang Salehi
Translation: Karim Emami Az Past O Bolande Targomeh Page 19-21
Forough Farrokhzad (Persian: فروغ فرخزاد;[2] December 29, 1934 – February 13, 1967) was an influential Iranian poet and film director.[3] She was a controversial modernist poet and an iconoclast, [4] writing from a female point of view.[5][6]
Poem:
تولدی دیگر
همه هستی من آیه تاریکیست
که ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
من در این
آیه ترا آه کشیدم آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم
زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد
زندگی شاید طفلی است که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن
سیگاری باشد در فاصله رخوتناک دو همآغوشی
یا عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر میدارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید صبح بخیر
زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
که نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد
و در این حسی است
که من آن را با
ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت
در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
دل من
که به اندازه یک عشقست
به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای
و به آواز قناری ها
که به اندازه یک
پنجره می خوانند
آه ...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من
آسمانیست که آویختن پرده ای آن را از من می گیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله متروکست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست
و در اندوه صدایی جان دادن که به من
می گوید
دستهایت را دوست میدارم
دستهایم را در باغچه می کارم
سبز خواهم شد می دانم می دانم می دانم
و پرستو ها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت
گوشواری به دو گوشم می آویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخن هایم برگ گل کوکب می چسبانم
کوچه ای
هست که در آنجا
پسرانی که به من عاشق بودند هنوز
با همان موهای درهم و گردن های باریک و پاهای لاغر
به تبسم معصوم دخترکی می اندیشند که یک شب او را باد با خود برد
کوچه ای هست که قلب من آن را
از محله های کودکیم دزدیده ست
سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی خط خشک زمان
را آبستن کردن
حجمی از تصویری آگاه
که ز مهمانی یک آینه بر میگردد
و بدینسانست
که کسی می میرد
و کسی می ماند
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد
من
پری کوچک غمگینی را
می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک
نی لبک چوبین
می نوازد آرام آرام
پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه می میرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
As many asked me to make some videos on Farsi literature, to let them practice standard formal Persian, and to get a bit acquainted with Persian literature, I have decided to make hopefully 1 video each Friday on literature. Each time a piece of poetry is chosen and read for you, I will add an English translation (please note that sometimes there is no recognized poetic translation available, so that I have to translate it on my own which will not be a real literary translation, as this episode one). I will not explain all words and phrases like my other series, but at the end of the clip, you will see some new words that you can take note of and learn. The main purpose of this series is first to let you enjoy our literature, secondly to listen to some standard formal Farsi and learn a bit of vocabulary. I hope you enjoy it. Share your feedback with me.
Please give me your feedback and ask your questions in the comment section below.
As always, please subscribe to my channel:
[ Ссылка ]
Please like and share my Facebook page:
[ Ссылка ]
Join our Facebook Group for Farsi learners: Learn Persian
[ Ссылка ]
Please do visit my website also to get some materials and exercises:
[ Ссылка ]
Yours,
Majid Olyaei
Learn Persian with Majid
Persisch Lernen mit Majid
persian poetry with english subtitles, persian poetry with translation, farsi poetry with subtitles, farsi poetry with in english, farsi poetry with translation, persian poems with translation, farsi poems with translation
#persian_literature
#learn_persian_with_Majid
Ещё видео!