گلهای رنگارنگ 549 چهارگاه
دراین برنامه ارکسترگلها اثری ازهمایون خُرٌم رادردستگاه چهارگاه باکلام موزون ازکریم فکوروصدای گرم مرضیه بسمع می رساند.
تنظیم برای ارکستر ازهمایون خُرٌم،
آوازاین برنامه راایرج همراه بافرهنگ شریف وجهانگیرملک اجرا می کند. اشعارمتن برنامه ازپژمان بختیاری، مانی شیرازی، رهی مُعیری،
گوینده آذرپژوهش.
آذرپژوهش :
ز نسیم صبحگاهی چو گلی شكفته باشد
چه غمش كه چشم بلبل همه شب نخفته باشد
غم خود نهفته خواهم ز جهان و آتش دل
نفسی نمی گذارد كه غمم نهفته باشد
همه عمر غنچه ماندیم و تبسمی نكردیم
كه دلت نخواست یك دم دل ما شكفته باشد
پژمان بختیاری - غزل
خواننده ترانه: مرضیه
به هركه دل بستم بلای جانم شد نه چاره ساز آمد نه هم زبانم شد
تو هم اگر روزی كنی فراموشم ز ساغر هستی شراب غم نوشم
بیا كه من بی تو چو شمع خاموشم بیا كه بار غم نشسته بر دوشم
به هركه دل بستم بلای جانم شد نه چاره ساز آمد نه هم زبانم شد
تو هم اگر روزی كنی فراموشم ز ساغر هستی شراب غم نوشم
بیا كه من بی تو چو شمع خاموشم بیا كه بار غم نشسته بر دوشم
یا به آشیان من پر بگشا یا شبی به روی من در بگشا
لب به خنده چون ساغر بگشا خدا تو را دور از بلا نگهدارد
تو را برای من خدا نگهدارد
جهان بسوزد این نوای جان سوزی كه در سخن دارم
حدیث غم گوید ره جنون پوید دلی كه من دارم
گر چراغ وفا در دل تو بمیرد آه پر شررم دامن تو بگیرد به خدا
یا به آشیان من پر بگشا یا شبی به روی من در بگشا
لب به خنده چون ساغر بگشا
خدا تو را دور از بلا نگهدارد تو را برای من خدا نگهدارد
ترانه سرا: کریم فکور
آذرپژوهش :
حدیث درد من گر كس نگفت افسانه ای كمتر
اگر من هم نباشم در جهان دیوانه ای كمتر
از آن سیمرغ را در قاف غربت آشیان دادند
كه شد زین دامگه مشغول آب و دانه ای كمتر
كسی عاشق بود كز آتش سوزان نپرهیزد
به راه عشق نتوان بودن از پروانه ای كمتر
مانی شیرازی - غزل
خواننده آواز: ایرج
آرزو دارم كه باز آن روی زیبا را ببینم
آن سر و آن سینه و آن بالای رعنا را ببینم
پیش پای خویش را آسان نمی بینم كجایی
ای چراغ زندگی تا عرش اعلی را ببینم
با من وحشی نمی دانم چه كردی كاین زمان من
بهر دیدار تو خواهم جمله دنیا را ببینم
رخصتم ده تا نهان از مردمان آیم به سویت
وان اشارت های گرم عشرت افزا را ببینم
پژمان بختیاری - غزل
آذرپژوهش :
آب بقا كجا و لب نوش او كجا
آتش كجا و گرمی آغوش او كجا
سیمین و تابناك بود روی مه ولی
سیمینه مه كجا و بناگوش او كجا
دارد لبی كه مستی جاوید می دهد
مینای می كجا و لب نوش او كجا
خفتم به یاد یار در آغوش گل ولی
آغوش گل كجا و بر و دوش او كجا
رهی معیری -غزل
خواننده ترانه: مرضیه
..............................
ترانه سرا: کریم فکور
مانی شیرازی
مانی شیرازی (مقتول ۹۱۳ یا ۹۱۴ یا ۹۲۷ ق) نقاش و شاعری که متخلص به «مانی» بود. وی در دورۀ شاه اسماعیل اول (۹۰۵-۹۳۰ ق) میزیست. در ابتدا به برزگری روزگار میگذرانید و در پایان عمر به واسطۀ شهرت شاعری و لطف طبع نزد شاه مراتب عالی یافت. وی در خوشنویسی و نقاشی نیز مهارت داشت و نام او را جزو شاگردان سلطانعلی مشهدی آوردهاند که احتمال دارد با صاحب عنوان یکی باشد. سرانجام مورد غضب شاه قرار گرفت و شاه حکم قتل او را صادر کرد. از آثارش میتوان دیوان شعرش را نام برد.
Ещё видео!