گزارش «هشت صبح» قصه است
گزارش هشت صبح در مورد فرار اشرف غنی، بیشتر شبیه قصه بود.قصه ای که ثانیه به ثانیه اش را هر قصه پردازی می تواند تصور کند، راهی برای اثبات آن وجود ندارد،مملو از جزییاتی که راست و دروغش مشخص نیست، این قصه در بستر خبرها و روایات قبلی در مورد فرار اشرف غنی نوشته شده، حرف تازه ای ندارد، به چیزی استناد نمی کند، منبع مشخص و معتبری ندارد و چیزی به اطلاعات ما اضافه نمی کند. انگار برای تقویت همان روایات گذشته نوشته شده باشد. موضوع صد و شصت ملیون دالر پولی که اشرف غنی با خود برده است را حتا یادآوری هم نمی کند.
راویان آدم های خیلی حاشیه و بی اطلاعی اند، چیزی از ارگ و قواعد ارگ نمیدانند، پشت پرده را نمیدانند و طرف شان و موضع شأن هم نامشخص است. در مورد سلام رحیمی که قصه می کنند، بیشتر شبیه تحلیل روزنامه ای ست تا چشمدید، قصه طوری نوشته شده که کلن هیچ حرفی از نقش آمریکایی ها به میان نیاید، از دستورات غنی به نیروهای امنیتی در هرات بخاطر مقاومت نکردن، هیچ حرفی در این قصه نیست، انگار سقوط، از کابل و در روز یکشنبه شروع شده باشد. انگار آمریکا هیچ کاری نکرده و بی خبر است، انگار این راویان در ارگ، به هیچ عنوان شاهد دستورات غنی برای سقوط هرات نبوده اند.
انگار این گزارش مدیریت شده است و ماموریتی دارد.
این گزارش فرار زبونانه ی تیم فاسد ارگ را رمانتیزه کرده و آنان را قربانی جلوه می دهد.
Ещё видео!